فقر اینه که دو تا النگو توی دستت باشه و دو تا دندون خراب توی دهنت!

فقر اینه که رژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم شه؛

فقر اینه که ماجرای عروسی فخری خانوم و زن صیغه‌ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما تاریخ کشور خودت رو ندونی؛

فقر اینه که توی خیابون آشعال بریزی و از تمیزی خیابون‌های اروپا تعریف کنی؛

فقر اینه که ماشین چهارصد میلیونی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛

فقر اینه که دم از دموکراسی بزنی ولی تو خونه خودت بچه ات از ترس جرئت نکنه بهت بگه که خیلی بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛

فقر اینه ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛

فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزونی،

فقر اینه که کتابخونه خونت از یخچال خونت کوچیک تر باشه....